شهدا شرمنده ایم خاطرات مردان بی ادعا
| ||
|
نتوانستم کاوه را فدای عملیات کنم!
خبرگزاری فارس: معلوم بود فکرهایش را کرده است؛ هر بار که نه میشنید از در دیگری وارد میشد، دیگر عصبانی شده بودم؛ میدانستم اگر جدی با اون برخورد نکنم کار خودش را خواهد کرد. با تحکم گفتم: حواست باشد اینجا من فرماندهام؛ تا من کار تو را تأیید نکنم حق نداری انجامش بدهی. ![]() موضوعات مرتبط: برچسبها: ادامه مطلب
فرماندهاي كه از آسمان آمده بود
خبرگزاری فارس: پدربزرگم که به کردستان رفته بودند یکی از کردها آمده و گفته بود من تا وقتی که شما را ندیده بودم فکر میکردم شهید کاوه از آسمان آمده است، ولی حالا که شما را میبینم میتوانم باور کنم که او مثل ما پدر و مادری داشته است. ![]() موضوعات مرتبط: برچسبها: ادامه مطلب
پیکر شهید کاوه چگونه از دست دشمن نجات داده شد+ عکس
خبرگزاری فارس: راننده آمبولانس لشگر ویژه شهدا گفت: زمانی که برای انتقال پیکر شهید کاوه به بالای ارتفاعات حاج عمران رفتم، آتش سنگین دشمن بر سر نیروهای ما میریخت، چرا که دشمن متوجه شهادت شهید کاوه شده بود.
![]()
موضوعات مرتبط: برچسبها: ادامه مطلب
شهید کاوه به روایت همرزمان/
مشت خاکی که عراقیها را کور کرد
خبرگزاری فارس: کمی که دقت کردم، دیدم او محمود کاوه است. نه اسلحهای، نه بی سیمی و نه همراهی. اطرافش را نگاهی کرد و مشتی خاک از لبه کانال برداشت و با قدرت آن را به سمت عراقیها پاشید. ![]()
موضوعات مرتبط: برچسبها: ادامه مطلب |
|
(function(i,s,o,g,r,a,m){i['GoogleAnalyticsObject']=r;i[r]=i[r]||function(){ (i[r].q=i[r].q||[]).push(arguments)},i[r].l=1*new Date();a=s.createElement(o), m=s.getElementsByTagName(o)[0];a.async=1;a.src=g;m.parentNode.insertBefore(a,m) })(window,document,'script','//www.google-analytics.com/analytics.js','ga'); ga('create', 'UA-52170159-2', 'auto'); ga('send', 'pageview'); |